کتاب "روش اجتهادی از منظر ابوحامد غزالی" توسط دکتر محمدرضا باغبان زاده عضو هیات علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه ترجمه شد.
علم اصول فقه به شکل عام و اجتهاد به شکل خاص به مطالعه و بررسی محققان و متخصصان توجه کرده است؛ زیرا در علم اصول و اجتهاد راهی است که مجتهد با آن میتواند به احکام و پستی و بلندیها و مستجدات آن در طول زمانهای متغیر آشنا گردد تا بتواند پاسخ مناسبی برای آن ارائه دهد، یعنی از طریق آن راهی هماهنگ و سازگار با تغییرات و حالات و خصوصیات زمانی و مکانی در مناسبات مختلف ممکن خواهد بود. پس علم اصول همان قانون ثابت و محکم برای استنباط و اجتهاد است. آن روش بحث و معرفت خاص پدیده فقهی است که انسانی و اجتماعی نیز هست؛ اما این پدیده را در چارچوب حکم فقهی با استناد به ادله شرعی تفصیلی که همان روش استنباطی است انجام خواهد داد و به مجموعهای از قواعد عامه اعتماد میکند که بهمثابه ضوابط کمککننده شناخت احکام تعبیر میشود.
با توجه به اهمیت روش که یکی از مظاهر قدرت تفکر و وصول به مسائل فرعی و تکرار آن و بررسی آنها بر اساس اصول است، اهمیت علم اصول فقه و ارتباط دائم آن با موضوع موردبحث آشکار میگردد. شاید بتوان گفت که غزّالی با روشی کاملاً متفاوت و کاملاً جدید، آثار خود را تألیف کرده است، لذا نقش مهمی در تطور این علم دارد.
غزّالی در موضوع اصول فقه تنها بهظاهر اکتفا نکرده است، بلکه عمیقاً در آن واردشده و به کنه و حقیقت آن دستیافته است و یکی از شخصیت های معروفی است که اصول و دیگر مباحث به او ارجاع داده میشود و شهرت یافته است.