زندگی نامه امام جواد علیه السلام
خلفای بنی امیه و بنی عباس دائما در صدد خیانت و ظلم به اهل بیت علیهم السلام بودند و در طراحی توطئه علیه آنان هیچ کوتاهی نمی کردند. بالاترین چیزی که این ظالمان را آزار می داد و به هیچ وجه برایشان قابل تحمل نبود محبوبیت و نفوذ مردمی اهل بیت علیهم السلام بود که روز افزون می نمود و هر چه زمان می گذشت این چراغ نورانی، پر فروغ تر می شد و هر چه این خلفا با آن مقابله می کردند نتیجه عکس را به دنبال داشت :
«یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون»(2) ؛ می خواهند نور خدا را خاموش کنند در حالی که خداوند در حال کامل کردن نور خود است اگرچه که کافران نخواهند .
مناظرات به ظاهر علمی که نوعا خلفای بنی عباس آن را راه اندازی می کردند تا از یک طرف به ظاهر سازی پرداخته و خود را مروّج علم قلمداد کنند و از طرفی از این آب گل آلود برای خود ماهی صید کنند ، همگی از این قبیل بود یعنی هدف اصلی از تشکیل چنین مجالسی نشاندن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله در کنار کسانی بود که شأن و جایگاه آنان به هیچ وجه قابل قیاس حتی با شاگردان ائمه علیهم السلام نیز نبود چه رسد به خود ائمه علیهم السلام، تا از این طریق شأن علمی و وجاهت آنان در این زمینه در بین مردم کاهش یابد .
در این باب، آنها با تمام تلاش، بهترین فرد مورد نظر از جهت علمی و از جهت اشراف بر فنون مناظره و گفتگو را انتخاب می کردند و مجالسی را ترتیب می دادند که غالب این مجالس را تاریخ ثبت و ضبط نموده است که کتاب احتجاج طبرسی - قدس سره - در بر دارنده مقداری از آن می باشد. البته در کتاب های حدیثی دیگر نیز مثل کافی و توحید صدوق و تحف العقول نیز می توان مقدار دیگری را یافت .
بالاترین چیزی که این ظالمان را آزار می داد و به هیچ وجه برایشان قابل تحمل نبود محبوبیت و نفوذ مردمی اهل بیت علیهم السلام بود که روز افزون می نمود و هر چه زمان می گذشت این چراغ نورانی، پر فروغ تر می شد و هر چه این خلفا با آن مقابله می کردند نتیجه عکس را به دنبال داشت
از جمله این مناظرات علمی، مناظره بهت برانگیز امام جواد علیه السلام در سن نه سالگی با یحیی بن أکثم می باشد که مطالعه آن خالی از لطف نیست چرا که هم حاکی از نیت پلید دشمنان اهل بیت علیهم السلام است و هم متضمن فضیلت اهل بیت علیهم السلام و هم اراده الهی را که بر سائر اراده ها غالب است، نشان می دهد .
علی بن شعبه حرّانی در کتاب تحف العقول نقل می نماید :
وقتی که مأمون قصد نمود دختر خود ام الفضل را [ به نیت جاسوسی ] به تزویج ابو جعفر محمد بن علی الرضا علیهماالسلام درآورد، خاندان نزدیکش گرد او جمع شدند و گفتند :
یا امیرالمۆمنین! تو را قسم می دهیم که مبادا امری را که ما مالک آن هستیم [ خلافت را ] از خاندان ما خارج نمایی ! مبادا لباس عزتی را که بر تن ماست دربیاوری و حال آنکه تو از دشمنی ما با آل علی در گذشته و حال باخبری !!
مأمون : دست نگه دارید من از هیچ یک از شما مطلبی [ پیشنهادی ] در مورد او قبول نمی نمایم .
اطرافیان : تو دختر و نور چشم خود را به تزویج کودکی در می آوری که از فقه بی اطلاع است حلال را از حرام و واجب را از مستحب تشخیص نمی دهد ؟! بهتر است صبر کنی تا ادب بیاموزد و بتواند قرآن بخواند و حلال را از حرام تشخیص دهد (امام جواد علیه السلام در آن هنگام نه ساله بود ) !!
مأمون : او از شما فقیه تر است و معرفتش به خدا و رسول و سنت و احکام بیشتر است. کتاب الله را از شما بهتر می خواند و محکم آن را از متشابه و ناسخش را از منسوخ و ظاهرش را از باطن و خاصش را از عام آن و تنزیل و تأویل آن را بهتر از شما می داند [ اگر باور ندارید ] از او سۆال کنید !! اگر حرف شما درست بود قبول می نمایم ولی اگر حرف من درست بود او را بر شما برمی گزینم !
اطرافیان از نزد مأمون رفتند و شخصی را به دنبال یحیی بن اکثم که قاضی القضاة (فقیه اعلم دربار ) آن زمان بود فرستادند و او را با هدایایی راضی نمودند که با امام جواد علیه السلام حیله گری کند و از او سۆالی فقهی بپرسد که نتواند جواب آن را بدهد !
وقتی مجلس مناظره تشکیل شد اطرافیان مأمون به وی گفتند :
این شخص قاضی می باشد اگر اجازه دهید سۆال کند ؟
مأمون : ای یحیی برای اینکه فقاهت اباجعفر را بیازمایی از او سوالی فقهی بنما !
یحیی : ای اباجعفر ( امام جواد علیه السلام ) در مورد مُحرِمی که مرتکب قتل صید و شکار بشود چه می گویی؟!
مناظرات به ظاهر علمی که نوعا خلفای بنی عباس آن را راه اندازی می کردند تا از یک طرف به ظاهرسازی پرداخته و خود را مروّج علم قلمداد کنند و از طرفی از این آب گل آلود برای خود ماهی صید کنند، درواقع هدف اصلی از تشکیل چنین مجالسی کاهش شأن علمی و وجاهت آنان در این زمینه در بین مردم بود .
امام جواد علیه السلام : آن را در حرم الهی کشته یا در خارج حرم ؟ عالم به حکم بوده یا جاهل ؟ عمدا یا سهوا ؟ کشنده عبد بوده یا آزاد ؟ بالغ یا نا بالغ ؟ در حال رفت بوده یا برگشت ؟ نخستین بار بوده یا دوباره ؟ صید پرنده بوده یا غیر آن ؟ اگر پرنده بوده از پرندگان کوچک بوده یا بزرگ ؟ آن شخص از کرده خود پشیمان است یا بر آن اصرار دارد ؟ این صید در شب بوده و پرنده را از لانه برداشته یا در روز و آشکارا ؟ احرام او احرام برای حج بوده یا عمره ؟!!!!!
در این هنگام یحیی از سخن گفتن باز ماند و دچار بهت و حیرت شد به گونه ای که تمام اهل مجلس متوجه آن سرگشتگی شدند مردم نیز از جواب حضرت دچار حیرت شدند !
در این هنگام مأمون به امام جواد علیه السلام گفت:
یاابا جعفر خطبه بخوان و خود جواب مسأله و شقوقی را که تصور نمودی بیان کن !
امام نیز بعد از حمد و ثنای الهی شروع به پاسخ نمودند که برای اطلاع از تفصیل آن می توانید به کتاب تحف العقول مراجعه نمایید .
پی نوشت ها:
1-سوره فتح /10 .
2- سوره صف / 8 وتوبه /32 .
3- تحف العقول ص473 یا 451 .