19 مهرماه 1359 ستونهای رزمی عراقی ضمن عبور از رودخانه کارون،جاده اهواز به آبادان را اشغال و در همين جاده شهيد محمدجواد تندگويان و همراهانش را به اسارت درآوردند. پس از آن، از آبادان به طرف ماهشهر حرکت کرده و اين شهر را نيز تصرف کردند. دو روز بعد برای محاصره کامل آبادان با عبور از رودخانه «بهمنشير» در منطقه کوی «ذوالفقاريه» با مقاومت مردمی روبهرو شدند. نيروهای عراقی با وجود اينکه در اين منطقه پل احداث کرده و نيزارها را نيز قطع کرده بودند، ولی با مقاومت نيروهای مردمی مجبور به عقبنشينی از بهمنشير شدند. با اين حال آغازين روزهای آبان ماه بار ديگر تحرکات عراقيها برای تصرف آبادان از سرگرفته شد و يک هفته بعد حلقه محاصره تنگتر شد. در اين زمان تمام راههای زمينی به آبادان قطع بود، تنها راه ورود به آبادان از طريق هوا و دريا بود؛ آبادان در مدار 270 درجه محاصره شده بود.
اهميت استراتژيکی آبادان
اهميت استراتژيکی آبادان برای عراق، جدای از توجيهات ژئوپلتيکی و ژئواکونوميکي، زمينهای از دلايل ايدئولوژيکی و قوميتی نيز داشت به طوری که پيش از آغاز جنگ، عراق، آبادان را عبادان ناميده بود؛ اين مسئله نشان از اهميت راهبردی آبادان برای عراقيها داشت. عراق که با هدف بلندپروازنه سقوط انقلاب اسلامی در 48 ساعت، نبرد نابرابری را آغاز کرده بود، بعد از توقف و به گل نشستن ماشين جنگياش در خاک ايران به حداقل خواستهاش از جنگ نيز راضی بود؛ اين حداقل خواسته عراق از جنگ تحميلي، تصرف آبادان بود. صدام حسين اميدوار بود از اين رهرو بتواند قرارداد 1975 الجزاير را ملغی اعلام کرده و اروندرود را به ضميمه خاک عراق درآورد. تحقق اين امر پيش از هر چيز مستلزم ا.شغال و تصرف آبادان بود. از اين رو ميتوان گفت که اهميت آبادان در انديشه تهاجمی عراقيها بيشتر از خرمشهر بود.
پس از گذشت روزهای آغازين جنگ حدود 13 کيلومتر از کنار رود کارون و همين مقدار از کارون تا جنوب جاده ماهشهر به آبادان در اشغال نيروهای عراقی بود. به گونه ای که دو جاده مهم اهواز به آبادان و ماهشهر به آبادان نيز در تصرف عراق قرار گرفته بود. استقرار پدافند و استحکامات زياد به همراه حضور سه تيپ از لشگرهای زرهی 3 و 111 و چهار گردان پياده و پنج گردان توپخانه نشان از اهميت استراتژيکی اين منطقه برای عراق داشت.
تغيير استراتژی جنگی ايران
اين اهميت استراتژيکی را رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا نيز درک کرده بودند. 14 آبان 1359 زماني که فرمان امام خمينی (ره) مبنی بر اينکه «حصر آبادان بايد شکسته شود» خطاب به نيروهای مسلح صادر شد، کمتر از يک هفته از تلاش نيروهای عراقی برای تصرف آبادان ميگذشت. عراقيها برای تصرف آبادان هشتم آبان 1359 در منطقه ذوالفقاريه بر روی رودخانه بهمنشير پل شناور نصب کرده و با عبور دادن قسمتی از نيروهای خود وارد آبادان شده بودند.
از سوی ديگر، پس از برکناری بنيصدر از فرماندهی کل قوا، نخستين عمليات مشترک و هماهنگ ارتش و سپاه در جغرافيای وسيع جنوب با نام ثامنالائمه (ع) و با رمز «نصر من الله و فتح قريب» به منظور تصرف پلهای روی کارون و قطع حلقه ارتباطی نيروهای محاصره کننده آبادان آغاز شد. به باور بسياری از فرماندهان عالی جنگ، موفقيت در اين عمليات نقطه عطفی در جنگ و گشودن گره کوری بود که مدتها بر پيکره جبهههای جنگ بسته شده بود، به شمار ميرفت.
پيش از اين در جبهه جنوب و پس از عملياتهای منطقه عمومی شوش، تحرک قابل ملاحظهای وجود نداشت. از اين رو، عمده وقت فرماندهان نظامی ايرانی جهت بررسی مناطق عملياتی و پيدا کردن راهی برای انجام يک عمليات قابل توجه معطوف شده بود.
انتصاب محسن رضايی و شهيد صياد شيرازی به عنوان فرماندهان سپاه و ارتش در شهريور و مهر 1360به هماهنگی و وحدت بيشتر اين دو بازوی عملياتی کشور انجاميد. پس از آن هم حضور تعيين کننده نيروهای مردمی و خروج از تفکر جنگ کلاسيک به سوی تفکر جنگ انقلابي، مبدا تحول و تنظيم استراتژی جنگ بود.انجام عملياتهای محدود و پراکنده تا قبل از عمليات ثامنالائمه(ع) تاثير شگرفی بر جنگ ايران و عراق نداشت، اما پس از عملياتهای طريقالقدس و شکست حصر آبادان استراتژی دگرگون يافته و جديد نظامی ايران ظهور پيدا کرد.
سيديحيی رحيم صفوی از فرماندهان جنگ در اين باره معتقد است که ارتش و سپاه، برای شکست حصر آبادان، مجموعه عوامل اقتصادي، سياسي، نظامی و نيروهای داوطلب را در راستای يک استراتژی دقيق نظامی به کار گرفتند. فرماندهان دفاع مقدس يک نقشه کلی تا بيرون راندن نيروهای بعثی ترسيم کرده بودند. اين تحول و تغييرات استراتژي، منبعث از فکر برتر فرماندهان نظامی ايران نسبت به عراق بود. از سوی ديگر، و بنا به گفته بسياری از فرماندهان جنگ، پس از شکست حصر آبادان تغييری اساسی در استراتژی و تاکتيک نظامی ايران به وجود آمد، و عمليات ثامنالائمه(ع) مبداء تحول جنگ ايران و عراق محسوب ميشود.
عملياتی تحول ساز
14آبان 1359 امام خمينی (ره) در پيامی فرمودند که من منتظرم اين حصر آبادان از بين برود و هشدار ميدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که بايد اين حصر شکسته شود؛ مسامحه نشود در آن. حتماً بايد شکسته بشود. فکر اين نباشد که ما اگر اينها هم آمدند، بيرونشان می کنيم. اگر اينها آمدند
خسارات بر ما وارد می کنند. نگذارند اينها بيايند در آبادان وارد بشوند.
امام در اين مدت جنگ و دستور به فرماندهان نظامی برای اولين بار صحبت خود را با «بايد» شروع کرده بودند که اين ادبيات خاص امام، نشان از اهميت شکست حصر آبادان داشت. البته با سقوط آبادان، همواره يافتن راهی برای آزادسازی اين شهر استراتژيک در دستور کار فرماندهان نظامی قرار داشت تا اينکه در آغازين ماههای 1360 شهيد يوسف کلاهدوز، قائم مقام وقت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طرح شکست حصر آبادان را که توسط شهيد حسن باقری طراحی شده بود به شورای عالی دفاع ارائه کرد. پس از گفت و نظرهای زياد، نهايتاً طرح مشروط به هماهنگی با« لشکر 77 » به تصويب رسيد و اين چنين در پی دستور امام خمينی (ره) يکی از چهار عمليات بزرگ تاريخ دفاع مقدس شکل گرفت.
اين عمليات را بسياری از فرماندهان جنگ به عنوان نقطه عطفی در راهبرد انتقال جنگ ميدانند؛ از اين جمله محسن رضايی فرمانده وقت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی است. وی درباره اين عمليات ميگويد که عمليات ثامنالائمه (ع) نقطه عطف و به عنوان مبداء آغاز راهبرد مرحله دوم جنگ است. عمليات ثامنالائمه (ع) حلقه واسط و مبداء تحول به شمار ميرفت.
البته اين عمليات در جبهه عراقيها نيز تحولاتی را به همراه داشت. به واقع، روی پنهان عمليات ثامنالائمه (ع) از دو بعد خود را در اردوگاه عراقيها نشان داد. اول اينکه رژيم بعث از طريق تهديد عمومي، نيروهای زيادی را روانه جبهههای جنگ کرد و از طريق ترغيب بينالمللی نيروهای زياد ديگری را بعنوان مزدور از کشورهای عربی بکار گرفت. ديگر اينکه پس از اين عمليات و شکستپذيری آشکار نيروهای بعثی سيل تجهيزات شيميايی از کشورهای غربی روانه عراق شد.
طرح عمليات
در پاسخ به فرمان امام امت، طرح مانور در سه محور عمده و يک محور فرعی برای انجام عمليات نهايی در نظر گرفته شد. محور شمالی شامل منطقه دارخوين و محمديه و محور جنوبی شامل محور فياضيه و «ايستگاه 7 » بود. در ادامه هم طرح عمليات ثامنالائمه (ع) در روز ۱۵ شهريور ۱۳۶۰ و پس از تاييد نظر نهايی و اصلاحات صورت گرفته، تکميل و آماده اجرا شد.
ساعت يک بامداد پنجم مهرماه 1360 عمليات ثامنالائمه (ع) با رمز «نصرمنالله و فتحالقريب» در سه محور دارخوين، فياضيه و جاده آبادان به ماهشهر اجرا شد. طرح حمله از سه محور عملياتی شد؛ محور دارخوين به فرماندهی حاج حسين خرازی که شامل پنج تا هفت گردان و يک تيپ ارتش ميشد، محور فياضيه که سردار احمدی با پنج گردان فرمانده آن بود، محور ايستگاه پنج و هفت که قربانی و اسدی فرماندهان آن بودند و محور ماهشهر که عساکره فرمانده آن به اضافه يک يگان از ارتش بودند. غايت عمليات نيز تصرف دو پل استراتژيکی «قصبه و مارخ» بود که عراقيها از آنجا رد شده و وارد آبادان شده بودند. بنابراين با تصرف اين پلها عملاً ابتکارعمل عملياتی به دست نيروهای ايرانی ميافتاد.
در اين عمليات ۱۶ گردان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ۱۳ گردان از ارتش و يک گردان از ژاندارمری به پيکار با حدود ۳۰ گردان عراق رفتند که تا ساعت ۱۴ ضمن شکستن حصر آبادان، دو جاده مهم آبادان به اهواز و آبادان به ماهشهر را آزاد کردند.
به واقع ميتوان گفت که با تمامی توجيهات راهبردی شکست حصر آبادان، اما دستور صريح امام امت مبنی بر اينکه «حصر آبادان بايد شکسته شود» به اين نتيجه منجر شد که عزمها برای آزادسازی آبادان جزم شده و حصر آن پايان يابد. چنانکه مقام معظم رهبری در مورد تاثير سخنان امام خمينی (ره) در آزادسازی آبادان ميگويند که آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونين شهر، منتهی همين تاکيد امام که تکليف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نيروهای رزمنده را که در آنجا بود، تقويت کرد. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در يک مورد که نيروهای دشمن از بهمنشير عبور کردند و وارد جزيره آبادان شدند، بسيج تودهای مردم و شرافت نظامی عدهای از نظاميان ما حماسه آفريد و عراقيها را در جايی که واقعاً بيرون کردن دشمن از آنجا بسيار دشوار بود، درهم کوبيدند. عدهای را کشته و تار و مار کردند و عدهای را به داخل رودخانه انداختند و عدهای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نيمی از خونين شهر در دل برادران وجود داشت.
دستاوردهای عمليات
عراق به دليل برخورداری از پشيتبانی لجستيکی و بهرهگيری از نيروهای احتياط و امکان بکارگيری لشکرهای «5 مکانيزه و 9 زرهي» در منطقه موضع برتری را به خود اختصاص داده بود. با اين وجود رزمندگان ايرانی با توجه به عملياتهای متعدد شناسايی و برتری عملياتی در استفاده از زمين، موقعيت بهتری را نسبت به نيروهای عراقی داشتند. ضمن اينکه برآورد ضعيف عراق در مورد امکان حمله از سوی ايران، عملاً اصل غافلگيری را نصيب نيروهای ايرانی نموده بود. با اين همه نيروهای عراقی در منطقه پل حفار مقاومتهايی را از خود نشان دادند؛ مقاومتهايی که البته نتوانست در مقابل حمله نيروهای ايرانی مانعی ايجاد کند.
با به پايان رسيدن شب و ادامه پيشروی نيروهای ايران از محور شمالی به سمت پل مارد، عملاً نيروهای پشتيبانی کننده عراقی در خطر آسيب قرار گرفتند. تهديد عقبه نيروهای پشتيبانی کننده، اولين نشانههای شکست را در ستون رزمی عراق پديدار ساخت. مضاف بر اينکه وسعت جغرافيای حمله نيروهای ايرانی و شکاف در لايه های رزمی نيروهای عراقی ابتکارعمل عملياتی را همچنان در اردوگاه رزم ايرانی باقی گذارد. اين ابتکار عمل با جانفشانی و جانثاری رزمندگان ايرانی در گرما و شرجی آبادان، مقاومت دشمن بعثی را پس از 42 ساعت درهم شکست. به واقع هماهنگی لشگر 77 خراسان، گردانهای سپاه و نيروهای مردمی باعث شکست سنگين عراق و پايان حصر آبادان شد.
آزادسازی 150کيلومترمربع از خاک وطن شامل دو جاده استراتژيک اهواز به آبادان و ماهشهر به آبادان و نهايتاً شکست حصر آبادان، عمده دستاورد عمليات ثامنالائمه (ع) بود. در اين عمليات همچنين 1800 نفر از نيروهای عراقی اسير و بيش از 3500 نفر کشته و زخمی شدند. انهدام 90 دستگاه تانک و نفربر، به غنيمت گرفتن 100 دستگاه تانک و 60 دستگاه نفربر، 30 دستگاه لودر و بولدوزر و 150 دستگاه خودرو و انهدام 3 فروند هواپيما و يک فروند هليکوپتر عراقی از ديگر دستاوردهای اين عمليات بود.
تلخ کامی پايان عمليات
پس از پايان عمليات ثامنالائمه (ع) و شکست حصر آبادان، فرماندهان نظامی در تلگرامی خبر اجرای دستور امام خمينی (ره) را خدمت ايشان اعلام کردند. امام خمينی (ره) نيز پس از دريافت تلگرام فرماندهان در خصوص شکستن حصر آبادان با وعده پيروزی نهايی پاسخ دادند که اينجانب اين پيروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نيروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهان نيرومند تبريک ميگويم و اميد است اين سرافرازيها را که برای اسلام و ميهن فراهم ميکنند، منظور نظر مبارک وليالله الاعظم بقية الله (ارواحنا له الفدا) باشد و آخرين پيروزمندی را که بيرون راندن نيروهای متجاوز کافر از سرزمين ميهن مان است، ملت شريف ايران بزودی مشاهده کند.
پس از اعلام رضايت امام خمينی (ره) و در هنگام عزيمت تعدادی از فرماندهان نظامی برای اعلام حضوری اين خبر به ايشان، هواپيماي C_130 حامل آنها سقوط ميکند. در اين سانحه دردناک هوايي، محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر، جواد فکوری فرمانده نيروی هوايی ارتش، يوسف کلاهدوز قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران، وليالله فلاحی رئيس ستاد مشترک ارتش و موسی نامجو وزير دفاع و نماينده امام در شورای عالی دفاع که همگی از فرماندهان ارشد جنگ و طراحان و مجريان عمليات شکست حصر آبادان بودند به همراه چند از افسران و همراهان به شهادت رسيدند. اين حادثه که دو روز پس از عمليات ثامنالائمه (ع) به وقوع پيوست باعث تلخی پايان شيرين عمليات شد.