منتظران ! پروانه های دلسوخته یار !
صدایش زنید و طریق منور او را با مشک و عنبر و گلاب ناب بشویید و دمادم ادرکنی گویید که بهار می آید و محبوب می آید .
آری ! امید و آرزو می آید. روح و روان ، آرام جان ، جان جانان ، باب رافت ، آفتاب رحمت ، سپیده امید ، فجر خوش نوید می آید.
آری ، می آید آن یکتا در گنجینه خداوندی ، یگانه ذخیره آسمانی ، وعده بر حق انبیا و اولیای الهی می آید.
آری ، آن حبیب ، آن طبیب ، آن جان و آن جانان ، آن روح و آن ریحان ، آن ماه بر و بحر ، آن شاه و نور دهر می آید.
او که امیر خسته دلان ، پناه بی پناهان ، یاور مظلومان در بند جور ظالمان ، حجت دادار ، ولّی کردگار ، امام زمین و زمان ، می آید.
آری ، عدالت و آزادی ، برابری و برادری ، امن و امان می آید.
سرچشمه آب حیات ، نسیم روحبخش ممات ، امید نجات ، روح نشاط می آید.
آنکه خاک درگهش تاج سر ما ، غبار قدمش توتیای دیده ما ، نور علمش مرهم آلام دلهاست می آید.
هان ای عاشقان !!!
گوش جان به صدا و دیده به راه که عنقریب آن روز دلفروز ، آن مهر پر فرغ ، سردهد ندا :
((بقيـة الله خيرُ لكم ان كنتم مومنين ))
به قلم : دكتر افشار محمديان