ميرزا کوچک خان، پيشتاز مشروطيت و نهضت جنگل

29 11 2006
کد خبر : 3343545
تعداد بازدید : 212
ای مرغهای طوفان! پروازتان بلند. آرامش گلولهء سربی را، / در خون خويشتن، اين گونه عاشقانه پذيرفتيد، اين گونه مهربان، زان سوی خواب مرداب، آوازتان بلند. ديدارتان؛ ترنم بودن، / بدرودتان؛ شکوه سرودن، تاريختان بلند و سرافـراز: آن سان که گشت نام سر دار / زان يار باستانی همرازتان بلند. شفيعی کدکني

 

 

 

 

 میرزا کوچک خان جنگلی از معدود قهرمانان انقلاب مشروطيت و نهضت جنگل است که با رشادت و شجاعت و جوانمردی به جنگ استبداد و استعمار رفت و در راه کسب آزادی و استقلال ايران عزيز و حفظ و حراست مرزهای وطن بزرگمان جان باخت.

يونس معروف به ميرزا کوچک فرزند ميرزا بزرگ به سال ۱۲۵۷ خورشيدی در شهر رشت در محلهء استاد سرا زاده شد. ميرزا کوچک در رشت در مدرسه حاج حسن و جامع و سپس در مدرسهء محموديهء تهران به تحصيل علوم دينی پرداخت، اما با آغاز نهضت، ترک تحصيل و لباس کرد و به مجاهدين مشروطه خواه رشت پيوست.

ميرزا کوچک خان مردی خوش هيکل، قوی بنيه، زاغ چشم و دارای سيمائی متبسم و بازوانی ورزيده بود.

از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، صريح اللهجه، طرفدار عدالت و حامی مظلومان بود.

ميرزا کوچک جنگلی در کسوت يک مبارز اجتماعی و سياسی تا هنگامی که به قتل رسيد با کمال صميميت و حفظ اعتقاد به اسلام، هرگز نخواست اعتقادات مذهبی خود را به ديگران تحميل کند.

ميرزا کوچک خان به گونه يک فعال اجتماعی در تحصن مشروطه خواهان رشت شرکت کرد و پس از کشته شدن آقا بالا خان، سردار افخم، حاکم مستبد رشت به مجاهدين مشروطه رشت پيوست و از همان آغاز فعاليت انقلابی به ستمديدگان و محرومان کمک می کرد. در اردوی مجاهدين برای فتح تهران حضور داشت و به علت رشادتی که در برخورد با نيروهای دولتی نشان داد، نه تنها مورد ستايش يارانش در کميته ستار رشت قرارگرفت بلکه به عضويت کميسيون جنگ نيز برگزيده شد.

ميرزا کوچک خان در جريان مبارزات مردم با دربار قاجار، برای کمک به ستارخان که در تبريز با نيروهای دولتی در حال جنگ بود به سوی تبريز رفت، اما به علت بيماری نتوانست به تبريز برسد و به تهران بازگشت ولی رابطه اش با سازمان مجاهدين در تهران ادامه يافت.

ميرزا کوچک با اردوی مجاهدين برای رويارويی با محمد علی شاه که با پشتيبانی دولت روسيه تزاری برای دستيابی دوباره قدرت وارد خاک ايران شده بود به سوی گمش تپه حرکت کرد.وی در اين جنگ زخمی شد و چند ماه در باکو و تفليس ماند. اين همان جنگی است که منجر به شکست قطعی محمد علی ميرزا و فرار او برای هميشه شد.

فعاليتهای ميرزا کوچک بعنوان مجاهد نهضت مشروطه حتی پس از استقرار نظام مشروطه ادامه داشت.

بر پايهء تصميم و خواست کنسول روسيه تزاری در رشت، ميرزا با چند تن از آزاديخواهان گيلان برای پنج سال از رشت تبعيد شد و اجازهء بازگشت به رشت نداشت.

ميرزا کوچک خان به علت اعتقاد صميمانه اش به آزادی، عدالت و جانبداری از حقوق محرومان حاضر به همکاری با سران نظام مشروطه و پذيرش مقامی در دستگاه دولت نشد و مدتی با تنگدستی در تهران می زيست.

ميرزا عقب افتادگی ايرانيان را نتيجه بی فرهنگی می دانست و مصمم بود آن اندازه که در خور امکان باشد به افتتاح مدارس بپردازد و سطح تعليمات و معرفت عمومی را گسترش دهد و معتقد بود که تعليمات مدارس حتما" بايد اجباری و مجانی باشد تا همه فرزندان کشور از مزايای علم و دانش يکسان استفاده ببرند.

او توانست چهار مدرسه در صومعه سرا، کسما، فومن و ماسوله تاسيس کند

ميرزا کوچک خان بعد از اشغال نواحی شمالی ايران از سوی ارتش روسيه تزاری، يک گروه مسلح تشکيل داد و با کمک حاج احمد کسمائی از تجار بنام گيلان، روستای کسما را مرکز کار خود قرار داد. اين گروه مسلح پس از مدتی گسترش يافت و تا پايان سال ۱۲۹۶ شمسی، بخش وسيعی از گيلان و مازندران و طارم و آستارا و طالش را زير نفوذ خود در آورد اين جريان کم کم به نام نهضت جنگل شناخته شد.

ميرزا کوچک خان با آغاز جنگ جهانی اول در جنگل به کمک برخی از دوستان آزاديخواه و وطن پرست، نهضت جنگل را بنيان گذاشت. هدف ميرزا از تشکيل اين نهضت دفاع از استقلال ارضی در مقابل بيگانگان بود، زيرا در آن زمان، ايران بين روسيه و انگليس تقسيم شده بود و نهضت جنگل پناهگاهی بود برای روشنفکران و وطن دوستان سراسر ايران که به اين نهضت پيوستند.

هدف جنگلی ها اخراج نيروهای بيگانه، رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد و برقراری حکومت مردمی بود. آنچه خود جنگلی ها در باره اهداف سياسی خود بيان کرده اند، چنين است: " ما قبل از هر چيز طرفدار استقلال مملکت ايرانيم. استقلالی به تمام معنی کلمه يعنی بدون اندک مداخله هيچ دولت اجنبی. اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکيلات دولتی که هر چه بر سر ايران آمده، از فساد تشکيلات است. ما طرفدار يگانگی عموم مسلمانانيم."

مشی سياسی و اهداف اصلی نهضت جنگل را بايد از مرامنامه آنها شناخت. برطبق اين مرامنامه آسايش عمومی و نجات طبقه زحمتکش و تحصيل آزادی و تساوی حقوق افراد در ۹ ماده به ترتيب زير خلاصه شده است.

در ماده اول اين مرامنامه که شباهت زيادی به قانون اساسی مشروطه داشت، آمده بود که حکومت عامه و قوای عاليه در دست نمايندگان ملت جمع خواهد شد. نکته حائز اهميت در ماده اول القاء کليه شئون و امتيازات بود که بر مبنای عدالت محوری صورت گرفته بود.

ماده دوم پيرامون حقوق مدنيه است که در آن بر مصونيت اشخاص و منازل آنان به هر نوع تعرض تاًکيد شده که امری مشابه با حقوق شهروندی و امنيت اجتماعی مصطلح امروزه می باشد.آزادی فکر، عقيده، اجتماعات، مطبوعات، کار و کلام نيز در اين ماده مورد تاکيد قرار گرفته بود.

در ماده سوم بر آزادی انتخابات و حقوق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان تاکيد شده بود ماده چهارم پيرامون مسائل اقتصادی بودکه در آن به ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمايه، تبديل مالياتهای غيرمستقيم به مستقيم، عمومی بودن منابع ثروت از جمله رودخانه ها، مراتع، جنگلها، درياها و...اشاره شده بود.

ماده پنجم نيز تحت عنوان معارف، روحانيت و اوقاف تدوين شده بودکه در آن تعليمات ابتدايی و حتی متوسطه        و عاليه را اجباری و مجانی خوانده بود.

ماده ششم مرامنامه برای قضات تاکيد کرده و قضاوت را سريع، ساده و بدون دستمزد عنوان کرده است ماده هفتم در زمينه امور دفاعی است و ماده هشتم هم در مورد کار می باشدکه طبق آن، کار برای اطفال زير ۱۴ سلل ممنوع شده و بر رعايت مصلحت کارگران و حقوق آنان تاکيد شده بود. آخرين ماده يعنی ماده نهم هم برحفظ الصحه اشاره نموده و بر تاًسيس مريضخانه های عمومی و مجانی تاکيد کرده بود.

مرامنامه جنگل منطبق با روح قانون اساسی آن زمان ميباشد و از هر حيث مترقی است و با وضع ملی و اجتماعی ايرانيان همآهنگ بوده است. ميرزا در نامه ای به سفير شوروی چنين می نويسد که: " مقصود من و يارانم حفظ استقلال مملکت و تقويت مرکز است. تجزيه گيلان را که مقدمه ملوک الطوايفی است، خيانت صريح دانسته و می دانم."

قوای جنگل در روز ۱۶ خرداد۱۲۹۹ خورشيدی با انتشار بيانيه ای تشکيل کميته انقلاب سرخ ايران و الغاء نظام سلطنت و تاسيس حکومت جمهوری را اعلام نمودند.

يکروز بعد کميته انقلاب هياًت دولت جمهوری را معرفی کرده که ميرزا کوچک خان سرکميسر و کميسر جنگ را بعهده می گيرد.

هنوز دولت تازه انقلابی سامان نگرفته بود که با حمايت بلشويک های روس اغتشاش طرفداران شوروی آغاز گرديد و روز ۱۸ تير۱۲۹۹ شمسی، ميرزا بعنوان اعتراض از رشت به فومن می رود و نامه مفصلی برای لنين به مسکو فرستاده و در آن ذکر می کند که: " در موقع، به نمايندگان روسيه اظهار کردم که ملت ايران حاضر نيست پروگرام بلشويکها را قبول کند."

در تاريخ ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمايت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدير بخش سياسی و امنيت نظامی آن در رشت بر ضد ميرزا کودتا کردند و کودتاچيان ميرزا کوچک را از سمتش در دولت موقت انقلابی بر کنار کردند وهياًت دولت انقلابی تازه ای برگزيدند وطرفداران ميرزا دستگير و بازداشت شدند واختلاف بالا گرفت و قوای جنگل تضعيف شد. در اين کودتا طرفداران نهضت جنگل در رشت دستگير شدند و رئيس کميتهء انقلاب که از ياران ميرزا بود کشته شد. نقشه کودتا به گونه ای طرح ريزی شده بود که می بايست " ميرزا کوچک يا کشته می شد و يا دستگير می گرديد و در هر حال از کادر انقلاب خارج می شد."

انگيزه وعلت اصلی کودتا، سياست سازشی بود که که دولت شوروی در برابر انگلستان برای بستن قرارداد بازرگانی در پيش گرفته بود.

پس از عزيمت ميرزا به فومن، ديداری ميان سردار حکمت که حامل پيامی از مشيرالدوله نخست وزير وقت بود با ميرزا انجام گرفت. کسانی ميرزا را متهم به سازش با دولت مرکزی کردند، اما رويدادهای بعدی ثابت کرد که هيچگونه سازشی در ميان نبوده و سران جنگل و ميرزا از مرام و برنامهء سياسی خود بازنگشته اند.

پس از رفتن ميرزا از رشت، اعلاميه ای از سوی سران جنگل در باره کودتاچيان در رشت در تاريخ ۱۳ مرداد ۱۲۹۹ انشار يافت که در آن ميرزا کوچک از علل خروجش از رشت و کوشش حزب کمونيست برای دستگيريش سخن گفته و بر اين نکته انگشت گذاشته بودکه مقدرات ايرانی بايد به دست ايرانيان تعين شود و چنين دفاع کرده بود: " گفته و می گويم بايد استقلال ايران محفوظ باشد، بايد رشتهء انقلاب و زمام حکومت ايران در دست ايرانی باشد. با انگليسيها چرا طرفيم؟ برای اينکه در ايران آمدند، در ايران ماندند و دخالت در امور ايران کردند...با دولت طرفيم برای اينکه ظلم می کند و بجان و مال مردم تعدی و تجاوز می کند... سويت روسيه اگر مطلع بشوند بلاشبهه جلوگيری خواهند کرد اما اگر بعد از اطلاع قادر به جلوگيری نشدند، آنوقت تکليف ما اين است که کمونيست ها با انگليسيها و دولت مستبدايران را در يک رديف گذاشته بنام حفظ وطن و حفظ ايرانيت و محافظهء حقوق اجتماعی از همه دفاع کنيم. يقين دارم که خدا يار و مدد کار ما خواهد بود. زنده باد جمهوری ايران، مرده باد انگليس و خائنين، پست باد منافقين."

پس از کودتا، کوچک جنگلی نامه ای به لنين نوشت. در اين نامه که بوسيلهء دو نماينده جنگل مظفرزاده و هوشنگ (گائوک آلمانی) فرستاده و به کميسر خارجهء شوروی تسليم شده بود، ميرزا به تفصيل موارد نقض پيمان بسته شده در انزلی و تجاوزات و دخالت های حزب کمونيست ايران و نمايندگان دولت روسيه (ماموران نظامی و سازمان چکا) را توضيح داده و با تاکيد بر استقلال و آزادی ايران و استقلال سازمانی و ايدئولوژيک سازمان جنگل نوشته بود: " ما معتقديم که قدم اوٌل را برای آزادی ايران برداشته ايم، ليکن خطر از جانب ديگر به ما روی آورده است، يعنی اگر از مداخله خارجی در امور داخلی جلوگيری نشود، معنی اش اين است که هيچوقت به مقصود نخواهيم رسيد، زيرا بجای مداخلهء يک دولت خارجی که تا کنون وجود داشت، مداخله دولت خارجی ديگری شروع شده است. ما نمی توانيم افتخارات انقلابی خود را که طی ۱۴ سال کوشش و فداکاری بدست آورده ايم، يکباره محو کنيم و به حقوق ملت ايران خيانت ورزيم..." به اين نامه از لنين پاسخی داده نشد.

در آبان ۱۲۹۹ احسان الله خان و خالو خان نامه ای به ميرزا نوشتند و خواستار برقراری صلح و سازش و همکاری با سران جنگل و ميرزا شدند. ميرزا کوچک اين درخواست را پذيرفت و در نامه ای ضمن تشريح اشتباهات و اعتراض به مداخلات نمايندگان دولت شوروی، آمادگی خود را برای همکاری مجدد با آن دو اعلام داشت.

تلاش طبقهء حاکم برای سرکوبی نهضت جنگل در همهء ماههای سال ۱۲۹۹، سخت ادامه داشت. با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که به فرماندهی رضا خان و با پشتيبانی و خواست دولت انگلستان انجام شد، ايران يکسره زير نفوذ و سلطهء انگلستان قرار گرفت و ديگر نياز و ضرورتی به اجرای قرارداد ۱۹۱۹ يا باقی ماندن نيروهای انگلستان در ايران وجود نداشت و انگلستان می توانست در گفتگوهای بازرگانی کراسين (نماينده دولت شوروی) در لندن از اين امتياز بهره برداری کند و خواست دولت شوروی، يعنی مشروط کردن خروج ارتش سرخ از ايران به خروج نيروهای انگلستان از شمال ايران را با آسودگی خاطر و اطمينان بپذيرد.

پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ تلاش برای از ميان بردن نهضت جنگل ميرزا کوچک خان و يارانش شدٌت يافت.

سيد ضياءالدٌين طباطبائی که به خواست انگلستان پس از کودتای رضاخان، رئيس الوزراء ايران شده بود، کوشيدبا تطميع يا زور ميرزا را از سر راه بردارد و چون تطميع موثر نيفتاد. به توطئه ترور ميرزا دست زد. برای اجرای اين خيانت، حاجی احمد کسمايی که پس از گرفتن تاًمين از وثوق الدوله در تهران به سر می برد با پول و اسلحه و ۶۰ تن مسلح به گيلان فرستاده شد تا ميرزا کوچک و يارانش را دستگير و خلع سلاح کند، اما حاجی احمد در شهسوار دستگير و به رشت منتقل گرديد.

با نا اميد شدن دولت کودتا از ترور ميرزا، حملات نظامی قزاقان به فرماندهی رضاخان که تصميم گرفته بود در اجرای سياست دولت انگلستان و طبقه حاکم، کار جنگل را يکسره کند، باشدت ادامه يافت.

قرارداد بازرگانی شوروی با انگلستان در ۹ مارس ۱۹۲۱ برابر ۱۹ اسفند ۱۲۹۹ يعنی ۱۶ روز پس از کودتا ی سوم اسفند رضا خان به امضارسيد. ۷ روز پس از کودتای رضا خان نيز قرارداد دوستی ايران و شوروی به امضا رسيده بود. با اين دو قرارداد، سياست رسمی دولت شوروی و رهبری حزب کمونيست روسيه (بلشويکی) بر پايهء همکاری و شراکت با سياست دولت انگلستان و دولت ايران قرار گرفت و هدف مهم اين همکاری از ميان برداشتن نهضت جنگل و شخص ميرزا کوچک خان بود که در اين مورد هر سه کشور اتفاق نظر داشتند.

سرکوب قيام جنگل و شهادت ميرزا در زمان کابينهء مشيرالدوله که قيام کنندگان نهضت جنگل را " متجاسر" می خواند رخ داد. رتشتين سفير شوروی در ايران در ششم ارديبهشت ۱۳۰۰ وارد تهران شد و در نطقی که در ۲۶ ارديبهشت ۱۳۰۰ در برابر احمد شاه ايراد کرد به شاه ايران قول داد که مسئله گيلان با اقدامات دولت شوروی تصفيه خواهد شد.

در ۲۲ مهرماه ۱۳۰۰ رضا خان که سردار سپه لقب گرفته و فرماندهی نيروهای قزاق را در تهاجم به گيلان به عهده داشت وارد رشت شد. انگليسيها به نحو فعالی از رضا خان در لشگرکشيهای وی حمايت نموده و طرح عمليات نظامی باتفاق وابسته نظامی سفارت بريتانيا تهيه می گرديد.

ميرزا کوچک همراه با گائوک و معين الرعايا در پی يافتن متحد و برای خروج از محاصرهء نيروهای دولت به خلخال حرکت کردند.

ميرزا کوچک خان جنگلی و رفيق با وفايش گائوک آلمانی (هوشنگ)در گدوک گيلوان دچار برف و بوران شدند و به علت سرمای شديد قدرت حرکت خود را از دست دادند. گائوک را سرما زد و در همان محل در ميان برف ها جان داد.

اهالی قريهء خانقاه پيکر ميرزا را به مسجدمحل بردند. اين خبر به سالار شجاع، برادر امير طالش رسيد و او دستور داد يکی از طالشی ها به نام رضا اسکستنی، سر ميرزا را بريده و تحويل خان طالش دهد. تن بی سر او را همان جا دفن کردند.

گيلک می نويسد: " بيست ساعت پس از يخ زدنش سر او را بريدند و وقت بريدن سرش گويا خون زيادی جاری شد مثل اينکه سر آدم زنده را سر بريدند..."

سپس خالو قربان سر ميرزا را به تهران برد وجلوی پای سردار سپه انداخت. سر ميرزا را ابتدا در خيابانهاحرکت دادند و بعد در قبرستان حسن آباد تهران دفن کردند. نمايش سر ميرزا خيلی مورد تنفر قرارگرفت، زيرا مردم او را آزاديخواه و با ايمان می دانستند.

پس از تبعيد رضا شاه، آزاديخواهان سر وتن ميرزا کوچک خان رابنا بر وصيت او در سليمان داراب مدفون ساختند. جسد ميرزا در سال ۱۳۲۱ به رشت منتقل شد و به سر او که چند سال پس از کشتنش مخفيانه از حسن آباد تهران به رشت منتقل و در بقعهء سليمان داراب به خاک سپرده شده بود پيوست.

مواضع سياسی و اجتماعی ميرزا که الان در مکاتباتش وجود دارد، کاملا" درست از آب در آمده است. بنابراين در حق اين شخصيت ظلم شده و ناشناس مانده است. احترامی که ما به به گذشتگان و مبارزين آزادی می گذاريم، درسی است که به جوانان ميدهيم. اين قدردانی از ايرانيت ماست. ميرزا مردی صادق و صميمی بود و بهيچوجه از ايده آلهايش برنگشت و روی آن معامله نکرد. وقتی ميرزا مرد، هيچ نداشت و در تمام گيلان يک متر زمين يا يک ريال بعنوان ارث ميرزا باقی نمانده است.

به شدت عاشق آزادی و استقلال ايران بود و مردم ايران را دوست داشت. به شدت مخالف دخالت و نفوذ اجنبی از همه رنگش بود، چه روسی، چه انگليسی و چه بلشويک و می گفت ايران بايد متعلق به جامعه ايرانيان باشد.

ميرزا کوچک خان جنگلی بخشی از فرهنگ زنده ماست.

 

 

منابع و مآخذ:

۱ ـ حاج سيد جوادی، حسن، کتاب گيلان، جلد دوم، " نقش گيلان در انقلاب مشروطيت "، تهران ۱۳۷۴

۲ ـ مير ابوالقاسمی، سيد محمد تقی، گيلان از انقلاب مشروطيت تا زمان ما، رشت ۱۳۷۷

۳ ـ رواسانی، شاپور، نهضت ميرزا کوچک جنگلی و اولين جمهوری شورائی در ايران، تهران ۱۳۶۸

۴ ـ گيلک، محمدعلی، تاريخ انقلاب جنگل، تهران ۱۳۷۱

۵ ـ فخرائی، ابراهيم، سردار جنگل، تهران ۱۳۴۶

۶ ـ کسروی، احمد، تاريخ هجده سالهء آذربايجان، تهران ۱۳۷۹

۷ ـ فخرائی، ابراهيم، گيلان در جنبش مشروطيت، تهران ۱۳۵۲

۸ ـ صبوری، محمد حسن، نگاهی از درون به انقلاب مسلحانه جنگل، تهران ۱۳۵۸

۹ ـ مکی، حسين، تاريخ بيست سالهء ايران، جلد اول کودتای ۱۲۹۹ تهران ۱۳۵۸

۱۰ ـ افشار، ايرج، برگهای جنگل، نامه های رشت و اسناد نهضت جنگل، تهران ۱۳۸۰

 

دسته بندی :
خبرها

خبر های مهم

نمایشگر دسته ای مطالب

27 08 2022

ترجمه کتاب سیستم ها و تجهیزات تکنولوژی فرایند توسط عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

کتاب سیستم ها و تجهیزات تکنولوژی فرایند ترجمه دکتر ناز چائی بخش لنگرودی عضو هیات علمی گروه شیمی دانشگاه گیلان و لیلا ارشادی افشار، ریحانه رحیم‌پور لنگرودی و سید مهدی میرباهوش توسط اداره چاپ و نشر دانشگاه گیلان منتشر شد. این کتاب ترجمه چاپ سوم این اثر تألیف دکتر چارلز ای توماس است که نتیجه سال‌ها تحقیق وی در زمینه تکنولوژی فرایند و آموزش تکنسین‌ها و کتابی منحصربه‌فرد برای تقویت استراتژی‌های یادگیری دانشجویان است. این کتاب شامل موضوعات کاربردی مورد استفاده در صنایع بوده و در آن با استفاده از تصاویر و دیاگرام‌های مفید و اطلاعاتی کاملاً به‌روز در زمینه سیستم‌ها و تجهیزات صنعتی، به افزایش اطلاعات و دانش مخاطبین پرداخته شده است. این کتاب با توجه به مطالب مندرج در آن، مرجع بسیار خوبی برای تکنسین‌های شاغل در صنایع و افرادی است که در حال یادگیری اصول و مفاهیم تکنولوژی فرایند هستند تا به آسانی با سیستم ها و عملیات واحدهای فرایندی نظیر مبدل‌های حرارتی، برج‌های خنک‌کن، برج های تقطیر، دیگ‌های بخار، ابزار دقیق، کوره‌ها، راکتورها و ... آشنا شوند. همچنین این کتاب به‌عنوان یک کتاب درسی برای دوره کارشناسی در رشته‌های مهندسی توصیه می‌شود.  

09 08 2022

موفقیت نشریات علمی دانشگاه گیلان در آخرین ارزیابی کمیسیون نشریات وزارت علوم

بر اساس آخرین ارزیابی و رتبه بندی صورت گرفته توسط کمیسیون نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1400، از مجموع 18 نشریه علمی دانشگاه گیلان، 3 نشریه علمی موفق به کسب رتبه "بین المللی" و 2 نشریه موفق به کسب رتبه "الف" شده اند؛ همچنین 12 نشریه علمی حائز رتبه "ب" شده و  یک نشریه رتبه "ج" را به دست آورده است. شایان ذکر است دو نشریه Caspian Journal of Environmental Sciences (CJES) و Journal of Mathematical Modeling (JMM) برای دومین سال متوالی موفق به کسب رتبه "بین المللی" شده و نشریه "علوم و تحقیقات بذر ایران" برای سومین سال متوالی رتبه "الف" را از آن خود کرده است، همچنین نشریه "تحقیقات تولیدات دامی" برای دومین سال متوالی رتبه "الف" را به دست آورده و نشریه انگلیسی زبان Journal of Algebra and Related Topics برای اولین بار مورد ارزیابی کمیسیون قرار گرفته و رتبه "بین المللی" را کسب نموده است. روابط عمومی دانشگاه گیلان این موفقیت علمی را به کلیه دست اندرکاران، عوامل اجرایی، اعضای گروه دبیران نشریات فوق الذکر و جامعه دانشگاهی دانشگاه گیلان تبریک می گوید.   قابل ذکر است علاقه مندان می توانند با مراجعه به نشانی اینترنتی https://journals.guilan.ac.ir اطلاعات تکمیلی در خصوص هر یک از نشریات را دریافت نمایند.

25 07 2022

قرار گرفتن دانشگاه گیلان در میان برترین های نظام رتبه بندی موضوعی ISC

مؤسسه استنادی علوم و پایش علم و فناوری (ISC)، رتبه بندی دانشگاه های جهان را در سال 2021 بر اساس حوزه های موضوعی منتشر نمود. در این رتبه بندی 42 دانشگاه از ایران حضور دارند که در حوزه های مختلف موضوعی حائز رتبه شده اند. رتبه دانشگاه گیلان بدین قرار است: حوزه علوم کشاورزی (600-501)، ریاضیات (700-601)، مهندسی عمران (300-251)، مهندسی مکانیک (350-301)، مهندسی مـواد ( 700-601) و کشاورزی، جنگلـداری و شیلات ( 300-251). در این رتبه بندی، کلیه حوزه های موضوعی در 6 رده اصلی و  39 زیر رده قرار می گیرد. 6 رده اصلی در این نظام رتبه بندی عبارت است از: علوم طبیعی، مهندسی و فناوری، علوم پزشکی و بهداشت، علوم کشاورزی، علوم اجتماعی و علوم انسانی. در رتبه بندی موضوعیISC، دانشگاه های هدف به منظور رتبه بندی در هر حوزه موضوعی، دانشگاه هایی هستند که به لحاظ تعداد انتشارات در آن حوزه جزو 700 دانشگاه اول جهان باشند و در بازه زمانی سه ساله، حداقل 150 مدرک در هر حوزه موضوعی منتشر نموده و در پایگاه InCite ثبت شده باشد. این رتبه بندی بر اساس سه معیار کلی پژوهش (70 امتیاز) ، فعالیت های بین المللی (15 امتیاز) و نوآوری(15 امتیاز)  انجام می گیرد. معیار پژوهش به دلیل اهمیتی که دارد بیشترین وزن را به خود اختصاص داده است.