هشتمین نشست از سلسله جلسات کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظرۀ دانشگاه گیلان در سال 1401 با موضوع بررسی اجمالی مفهوم از خودبیگانگی از منظر علامه طباطبایی و مفهوم اگزیستانسیالیستی آن از منظر یاسپرس در اتاق شورای دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد و حجت الاسلام علی عطایی کوزانی، عضو هیات علمی گروه معارف اسلامی، به عنوان صاحب کرسی به ارایه مطالب خود پرداخت.
حجت الاسلام علی عطایی کوزانی با طرح سوال خود که که ازخودبیگانگی قرآنی در نگرش علامه و ازخودبیگانگی در نگرش اگزیستانسیالیستی یاسپرس به چه معنا است و منشاء تفاوت آن دو چیست این نکته را مطرح نمود که از منظر یاسپرس وجود انسان اصیل است و هر امری که این اصالت را از انسان بگیرد، او را ازخودبیگانه کرده است.
وی برای توجیه این ادعا مفاهیم و مسائلِ اصالتِ وجود را برای «انسان موجود» بکار برده و مسائل جدیدی را در پیشروی پژوهشگران قرار داده که از جمله آن مسائل رویکرد متفاوت در مساله ازخودبیگانگی است. در مقابل علامه طباطبائی اصالت دادن به انسان را ازخودبیگانگی دانسته است. چرا که انسان چه در وجود و چه در بقای وجودش وابسته به علت العلل بوده و از فقر وجودی برخوردار است. پس عبور از این فقر وجودی و باور به اصالت انسان نوعی ازخودبیگانگی است. به نظر می رسد، مهمترین چالش دو رویکرد مذکور در مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی آنان است. چه اینکه علامه به روش تحلیلی و فلسفی و یاسپرس از روش پدیدارشناسانه در ترسیم مبانی خود بهره جسته اند.
از نظر ایشان اگر چه اگزیستانسیالیستها به دو دسته الهی و الحادی تقسیم شده و تفاوتهایی بین مدعیات آن وجود دارد، اما انگیزه، هدف، روش، هستیشناسی، معرفتشناسی و انساشناسی مشترکی را دنبال کرده اند. در میان اندیشمندان اسلامی علیرغم تفاوت نگاه فلسفی اما در بخش انسانشناسی چندان تفاوتی بین حکما، اخباریون وجود ندارد. چرا که مبانی انسانشناختی خود را از قرآن و روایات اسلامی گرفتهاند. هر چند که با دقت بیشتر ممکن است میان نگرش اصالت وجود با اصالت ماهیت تفاوت هایی دیده شود که در این پژوهه نیازی به دقت نظر در این نگرشها وجود ندارد. نباید فراموش کرد که در میان اگزیستانسیالیست های الهی و الحادی مباحث قابل تاملی وجود دارد از جمله درباره اصل علیت، فطرت، ترانسندنس. البته یاسپرس به عنوان یک فیلسوف الهی فقط در بهره گیری از این الفاظ با الحادیون تفاوت دارد و از این اصطلاحات استفاده کرده تا اشکالات فلسفی و معرفت شناختی نظریه های اسلامی را رفع نماید اما صرف استفاده از این اصطلاحات مشکل معرفتی اگزیستانسیالیسم را حل نکرده است. دکتر عطایی در ادامه به ذکر تفاوتهای مهم میانم این دو اندیشمند پرداخت و تفاوت در روش، تفاوت در هدف و رابطه علّی اشیا را به عنوان مهم ترین اختلافات نظری این دو مطرح کرد. به عنوان مثال در بحث تغاوت در هدف یاسپرس هدف از آفرینش بشر را شکوفایی اگزیستانس او دانسته اند که برای هر فردی ممکن است با فرد دیگری متفاوت باشد. یعنی شخصی ممکن است به خواست خودش از نفسانیات خود بهره ببرد و یک حیوان به تمامه باشد و دیگری ممکن است به تمامه به ابعاد معنوی خود بپردازد که هیچ چیزی نباید مانع این خواسته باشد. اما علامه امورات نفسانی را عامل اصلی ازخودبیگانگی دانسته و معتقد است که انسان به صورت ذاتی و فطری برنامهای برای شکوفایی خود و شناور بودن وجود خود به همراه دارد.
پس از ذکر مطالب فوق، حجت الاسلام علی کریمیان صیقلانی به عنوان ناقد به طرح نقطه نظرات خود پرداخت. وی ضمن اشاره به سخت بودن موضوع مقایسه میان اندیشمندانی که اختلاف مبنایی با هم دارند بر این نکته تاکید داشت که بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان نیازمند اشراف فکری بالایی است و لذا صاحب کرسی باید از این لحاظ آشنایی خوبی با مباحث داشته باشد. وی با اشاره به وجود ابهاماتی در مطالب بیان شده توسط صاحب کرسی علت را در تلخیص زیاد نظرات علامه و یاسپرس عنوان کرد و ابراز داشت که باید الهی بودن یاسپرس روشن شود. در اندیشه یاسپرس وجود ساخته ذهن است و و با خدای بیرونی کار ندارد. به عباذتی ذهن پدیدارها را تفسیر می کند و این تفسیر در گذر زمان تغییر هم می کند. وجود ذهن من برساخته خود من است و این در تفسیر همه چیز تاثیر می گذارد. به عبارتی اصلا خودی که تفسیر نداشته باشد نداریم در حالیکه در نگاه علامه کاملاً قضیه متفاوت است. در ادامه حجت الاسلام علی اقدامی تطفی هم به ارایه دیدگاههای خود پرداختند. ایشان پس از اشاره به برخی نکات شکلی در خصوص طرح، این نکته مورد توجه قرار دادند که باید آیاتی که علامه به خصوص در المیزان به عنوان شالوده بحث ازخودبیگانگی مطرح می کند مورد توجه قرار گیرد. اینکه گفته شود هردو در خودآگاهی مشترکند جای تردید دارد چراکه نگاهی که علامه به وجود انسان دارد کاملا با یاسپرس متفاوت است و این تفاوت در مطالب مطرح شد چندان دیده نشد. در پایان و پس از شنیدن نظرها و پاسخهای صاحب کرسی، جلسه با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) پایان یافت.