چهارمین نشست از سلسله جلسات کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظرۀ دانشگاه گیلان در سال 1401 با موضوع تبیین و تحلیل اقوال پیرامون بهتان اهل بدعت روز دوشنبه، چهارم مهرماه راس ساعت 12:30 در اتاق شورای دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد و حجت الاسلام علی اقدامی تطفی عضو هیات علمی گروه معارف اسلامی، به عنوان صاحب کرسی به ارایه مطالب خود پرداخت.
وی ضمن طرح سوال اصلی خود که آیا تهمت اهل بدعت با توجه به روایت صحیحه داود بن صرحان جایز و یا وظیفه است به ذکر آرای مختلف در منابع علما فقه شیعی در این خصوص پرداخت و واژه باهتوهم را به لحاظ لغوی مورد بحث قرار داد. به عنوان مثال برخی از همچون فراهیدی در العین و ابن فارس در مقاییس و زبیدی در تاج العروس مباهته ار از اصل و ریشه بهت و بهتان یعنی به تشویش انداختن و ایجاد تحیر و اضطراب در طرف مقابل معنا نمودهاند. سیدعلی خان پس از ذکر معنای تحیر برای واژه مباهته اشاره میکند که در تهمت و افترا نیز شخص مورد اتهام پس از شنیدن آن دچار نوعی شگفتی و حیرت میشود.
در این راستا وی به طرح این مساله از گذشته میان فقهاو عالمان دین اشاره داشت که به مناسبتهایی در کتب و آثار فقهی و غیرفقهی به چشم خورد. برخی از فقها مانند مرحوم سبزواری در کفایه و صاحب حدایق در مبحث مستثنیات غیبت جواز غیبت اهل بدعت را مطرح نموهاند. بعضی از اعلام و فقها مانند شهید ثانی و صاحب ریاض و مقدس اردبیلی و علامه مجلسی و ملاصالح مازندرانی و مرحوم فیض کاشانی و علامه شعرانی و آیت الله مکارم شیرازی و شهید مطهری و مرحوم آیت الله صانعی و مرحوم آیت الله مومن بهتان را جایز ندانسته و با تعابیری متفاوت مباهته را به معنای احتجاج قاطع با اهل بدعت و اسکات و قطع لسان با استدلالهای متین و محکم معنا نمودهاند چنانکه عدهای مانند صاحب جواهر به جای «باهتو» لفظ «اهینو» را اصل قرار داده التزام به این دستور را لازم و ترک آن را از مصادیق ترک نهی از منکر و موجب تعزیر دانستهاند گرچه حکم را به امور واقعی محدود نموده است و شیخ اعظم انصاری ابتدا توجه اتهام به نحو احتمال و سپس احتمال ابقاء صحیحه بر معنای ظاهری را به جهت رعایت مصلحت اهم ترجیح دادهاند. آیت الله خویی با لحاظ مصلحت اهم اصل حکم را پذیرفتهاند گرچه آن را محدود به عدم وقوع فتنه و مفسده نموده است. مرحوم آیت الله گلپایگانی با صراحت تمام هتک حرمت حتی با امور واقعی را بر اساس صحیحه جایز شمردهاند چنانکه مرحوم سبزواری در مهذب الاحکام و مرحوم تبریزی در ارشادالطالب قایل به همین نظر شدهاند.
پس از ذکر این مقدمات حجت الاسلام علی اقدامی تطفی عنوان نمود که با وجود دلیل معتبر و صحیحه داود بن صرحان اصل ورود حکم به مباهته مسلم و مطابق آرا بیشتر فقها (البته با برداشتهای گوناگون) بوده و خلافی در آن وجود ندارد و آنچه مورد اختلاف واقع شده معنای مباهته میباشد که آیا به معنای اسکات اهل بدعت و مواجهه قاطع از طریق محاجه و استدلال متین و محکم است یا به معنای توجه اتهام و ایجاد تنفر و مایوس ساختن مردم از آنان از طریق تهمت؟
مغایرت با اصل محکم اخلاقی اجتناب از تهمت و افترا با تاکیدات شدیده مانع جدی در حمل معنای مباهته به توجه تهمت و افترا به اهل بدعت میباشد که به تعبیر برخی با نگاه جامع به آموزههای دینی و احکام و بیانات اولیا دین ناسازگار است. با وجود روایت صحیحه همراه قراین و شواهد در متن روایت، اهمال و رفع ید از آن مشکل و با قاعده جمع بین ادله ناسازگار به نظر میرسد و اقتضای جمع بین این روایت و روایات ناهیه از اتهام مخصص بودن صحیحه است منتهی با عنایت به تعلیل وارد شده در ذیل روایت و اهمیت افترا به خدای متعال و دین حق از یک طرف و عمل مناسب با رفتار ناپسند بدعتگذار از سوی دیگر، عمل به ظاهر روایت به گونهای صورت پذیرد که هم مصلحت اهم تامین شود و هم محدود به اهل بدعت و در حد تنفیر مردم از خطرات بدعت صورت پذیرد.
پس از استماع دفاعیات صاحب کرسی دکتر حسن شاه ملک پور و حجت الاسلام علی یحیایی به ایراد نقدهای خود پرداختند. در این راستا به چند موضوع عمده اشاره گردید که از این قرار بودند:
آیا اساساً اخلاق را امری تعبدی میدانیم یا از اصول عقلایی؟ به عبارتی قبح قبایح عقلی است یا دینی؟ اگر عقلی بدانیم به یک روایت نمی توان امر عقلایی را گره زد. دوم اینکه اصل عدالت امری مستدل و عقلی است. آیا با یک روایت خبر واحد می توان عدالت را تحت الشعاع قرار داد. سوم اینکه در قرآن، سیره پیامبر و ائمه معصومین و روایات در خصوص نحوه برخورد و سلوک با اهل بدعت مستنداتی دقیقا عکس این روایت آمده که سبب بطلان اعتبار روایت مزبور با وجود صحیحه بودن آن میشود. همچنین حجت الاسلام یحیایی در مورد معنای «باهتوهم» هم مطالبی را ایراد نمود و ریشه آن را به بهت و حیرت زده کردن طرف مقابل مربوط دانست نه بهتان بستن. یعنی این استدلال است که سبب بهت و حیرت میشود نه سب و ناسزا. در واقع این واظزه به معتای تحیر بوده و بعد در طول زمان تحول معنایی پیدا کرد. همچنین باب باهتوهم که از باب مفاعله است به معنای بهتان زدن دوطرفه است که منطقا جای اشکال است که جواز بهتان زدن دوطرفه با این حدیث صادر شود. همچنین ابراهیم قاسمی روشن و دکتر فضیلت روحانی هم در جلسه به ذکر نکاتی پرداختند. پس از استماع نظرات و پاسخهای حجت الاسلام علی اقدامی تطقی جلسه پایان یافت.